آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
باغ سفید
شعر.علمی.طنز.پند
پنج شنبه 16 خرداد 1392برچسب:شعر برای چشمانت,شعر از مریم حیدر زاده,شعرعاشقانه,شعر برای چشمانت از مریم حیدر زاده,عکس غم انگیز,شعر عاشقانه جدایی,باغ سفید, :: 16:20 :: نويسنده : شادترین
هوای ترست به رنگ هوای چشمانت دوباره فال گرفتم برای چشمانت اگر چه کوچک و تنگ است حجم این دنیا قبول کن که بریزم به پای چشمانت بگو چه وقت دلم را ز یاد خواهی برد اگرچه خوانده ام از جای جای چشمانت دلم مسافر تنهای شهر شب بوهاست که مانده در عطش کوچه های چشمانت تمام آینه ها نذر یاس لبخندت جنون آبی دریا فدای چشمانت چه می شود تو صدایم کنی به لهجه ی موج به لحن نقره ای و بی صدای چشمانت تو هیچ وقت پس از صبر من نمی آیی در انتظار چه خالیست جای چشمانت به انتهای جنونم رسیده ام کنون به انتهای خود و ابتدای چشمانت من و غروب و سکوت و شکستن و پاییز تو و نیامدن و عشوه های چشمانت خدا کند که بدانی چقدر محتاج است نگاه خسته من به دعای چشمانت "مریم حیدرزاده"
خسته ام زین همه تـــــکرار چرا می خندی؟
گشــــــته ام همــــدم دیوار چرا مــــی خندی؟ برنمـــــی آیــــد از آن کنــــج قـــــفس آوازی زده بر حنــــجره ی مــار چرا مـــــی خـندی؟ سوخت پروانه ی بیچاره ازآن خنده ی شمع رفــــته گل در بغل خــــار چرا مــــی خـندی؟ می کـند پوست این غنچه ی گل،سردیـه دی شــــده در برف گرفتار چرا مــــــی خنـــدی؟ رفــــت آن یار عزیز و نرسیـــــدم بــه وداع مـــــی زنم بر سر ودستار چرا می خــندی؟ زده شد بر لـب اندیشه ی من قفل ســـکوت دست از این قهقهه بردار چرا مـــی خندی؟
ترکم مکن حتی برای یک روز همه ذرات هستي ، محو درروياي بي رنگ فراموشيست . |
|||
![]() |